به گزارش صبح دریانیوز، در مقابل، رویکردی که قابلیت وحدتشکنی و تخریب بنیانهای اعتماد عمومی جامعه را دارد، دو قطبیسازیهای مخربی است که عموماً در فضاهای سیاسی و جناحی امکان رشد و نمو پیدا میکند. در جنگ اخیر با وجود خسارتهای زیانبار مادی و معنوی، افکار عمومی جهان شاهد رخنمایی یکی از جلوههای شکوه و عظمت مردم شرافتمند ایران بزرگ اسلامی بود.
ایرانیان پاکنهاد با وجود تنوع علایق و اختلاف نظرهای درونی و حتی اختلاف نظرهای عمیق سیاسی و اعتقادی، در مقابل دشمن کینهتوز قد برافراشتند و با کنار گذاشتن اختلافات، بلاگردان ایران شدند؛ جوانههای شاداب پیوند دلهای مهربان و قوی مردم ایران حول تمامیت ارضی کشور در کمتر از آنی گل داد و به ثمر نشست. ثمره شیرین این نبرد نابرابر، زانو زدن دشمنان غدار در برابر ملتی بود که با میهندوستی و اتحادش اغیار را انگشت به دهان کرد.
با فروکش کردن آتش جنگ که هنوز شعلههای آن از زیر خاکسترش نمایان است، متأسفانه دو قطبیسازیهای مخرب در برخی فضاهای رسانهای و سیاسی کشور روند فزایندهای به خود گرفته و مردم را نسبت به پیامدهای بنیانکن این دو قطبیسازیها در خدشه زدن به انسجام ملی و آرامش عمومی بیمناک کرده است. در حالی که سایه تهدیدات سهمگین هنوز از کشور عزیزمان کنار نرفته، شکلگیری دوگانههای کاذب و دامنزدن به شکافهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیتردید به تضعیف همبستگی ملی و بیاعتمادی عمومی منجر میشود. و نتیجه تلخ آن بهرهبرداری دشمن بیرونی و سوء استفاده جریانهای افراطی داخلی است. از اینرو مماشات با جریانهای دو قطبیساز از هر شیوه و مسلکی، آب ریختن به آسیاب دشمن و زمینهساز تعمیق شکافهای موجود و ریزش سریع سرمایههای اجتماعی خواهد بود.
مردم ایران برای صیانت از ثمره شیرین اتحاد و همدلی در زمان جنگ خواستار توجه بیشتر مسئولان، رسانهها، نهادهای مدنی، گروهها و جناحهای سیاسی به ضرورت حفظ وحدت، گفتگوی محترمانه عاری از تهمت و افترا و در پیش گرفتن مشی عقلانی در سپهر عمومی کشور هستند و حق دارند نسبت به بیتفاوتی در برابر فعالیت تخریبی دو قطبیسازان کم مایه و خودتکلیف پندار نگران باشند، چرا که استمرار مواضع وحدتشکن این جمعیت ناآگاه میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور وارد کند.
در فضای پرتلاطم امروز، بیش از هر زمان دیگری کشور نیازمند عقلانیت، همبستگی و گفتوگوی عاری از کینهتوزی و نابخردی است. دو قطبیسازی آگاهانه و ناآگاهانه، نه تنها به مشکلات پیش آمده کمکی نمیکند، بلکه جامعه را به سمت شکافهای عمیقتر سوق میدهد؛ شکافهایی که ترمیم آن، مستلزم صرف هزینههای جبرانناپذیر انسانی، اجتماعی و حتی امنیتی است.
در این میان، رسانهها بهویژه رسانه ملی، نخبگان، مسئولان و جناحهای سیاسی وظیفهای بس سترگ برعهده دارند، صد البته که مقابله با دو قطبیسازی نه با سانسور بلکه با تقویت گفتوگوی عقلانی، ترویج فهم مشترک و نقد سازنده ممکن خواهد بود. نباید اجازه داد فضاهای رسانهای یا سیاسی به میدان تقابل بدل شود؛ چرا که در چنین میدانی حقیقت نخستین قربانی خواهد بود.
متأسفانه این روزها شاهد دو قطبیسازیهایی هستیم که با ادبیاتی هیجانی و گفتمانی پرحرارت در بطن خود مسائل پیچیده را به سیاه و سفید، دوست و دشمن و مشروع و نامشروع تقلیل میدهد که حل عقلانی مسائل کشور را با دشواریهای عمیقی روبرو میسازد. تجربه تاریخ معاصر نشان داده است که دو قطبیسازی، اگر با تساهل و تسامح مواجه شود، دیر یا زود به بحرانهای فراگیر و گسستهای اجتماعی منتهی خواهد شد.
در چنین بستری، مهربانی و مدارا با جریانهای دو قطبیساز ترحم بر پلنگ تیز دندان است. آنچه امروز ضروری مینماید، حرکت به سوی گفتوگوی ملی، پرهیز از افراطگرایی و تقویت زیست مسالمتآمیز در چارچوب قانون اساسی و مصالح کلان کشور و کاهش رنج و آلام جامعه است.
در غیر این صورت دو قطبیسازی به تهدیدی پیشرونده تبدیل خواهد شد، تهدیدی که آینده مشترک ایرانیان پاکنهاد را نشانه میرود.
همایون امیرزاده/فعال فرهنگی
پایان خبر/
Wednesday, 16 July , 2025