درچند روز اخیر دوستانی در پی سفر رییس جمهور به فارس هم زمان در پارسیان(گاوبندی)ومیناب با شعار «پارسیان دروازه تمدن جدید » و یا میناب« مرکز ایالت مغستان » مزایایی در جهت توسعه این شهرستانها با تغییرات تقسیمات کشوری بر شمرده اند.

به گزارش پایگاه خبری صبح دریا نیوز ، عزیزی استاندار اسبق هرمزگان  به مصداق نمک خورده ، نمک شکستن درباره اتصال استان فارس به دریل خواستار اجرای مصوبات مغفول مانده دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه تقسیمات کشوری توسط دولت جدید شد. شنیده ها حاکیست در بحث الحاق شهرستان پارسیان مردم تنها باید توسعه و پیشرفت پارسیان را در نظر بگیرند. برخی با تاکید براینکه بدون هرگونه اعمال نظر خاصی چه به عنوان موافق و چه مخالف طرح ؛ خواسته اند با دید بازتر شرایط موجود را ارزیابی کنند.

همچنین در گپ تیرور مورخ ۱۶ مهرماه با سوال آیا میناب مرکز استان هرمزگان شرقی می شود گفته است که وی در چرایی شکل گیری یک استان و معیارهای آن علیرغم تلاش خود نتوانسته معیار خاصی به جز توانایی کسانی که در مرکز کشوراز نفوذ کلام و اقتدار بالاتری برخوردارند،بیابد.

وی همچنین اشاره کرده است که درهرنوع تقسیم سیاسی استانها باید به مساله گسل های اجتماعی توجه کرده و باید به گونه ای عمل کرد که باکمترین تنش ، بیشترین سطح همکاری و هماهنگی متقابل را در درون مناطق بوجود آورد .

وی در نهایت می گوید آنچه در واقع به عنوان هدف غایی در تقسیمات کشوری تعقیب می شود مساله و عنصر توسعه نیست بلکه آنچه بیش از همه ساخت بندی استانی را شکل می دهد توانایی بازیگران این عرصه است.

آنچه در همه این سخنان  و تنش های حاصل به عنوان دل مشغولی می توان یافت مساله پیشرفت و توسعه است.

بستر توسعه در حال حاضر بستری  هموار و پایدار نیست.به توسعه نامتوازن شهر بندرعباس و عسلویه نیک بنگرید صنایع بزرگ گسترش یافته چه چیزی به جز گرانی زمین و مایحتاج ابتدایی ، فقر ، ترافیک ، آلودگی ، حاشیه نشینی و … داشته اند.سوالی که اینجا مطرح می شود این است که صنایع در هرمزگان کدام پیوست زیست محیطی ، فرهنگی و اجتماعی را رعایت کرده اند؟کدام مسئولیت اجتماعی یا ورزشی را پذیرفته اند؟

به جز آنکه دسترسی مردم را به دریا قطع کرده و باعث تخریب محیط کالبدی و منظر طبیعی، تاریخی ، فرهنگی آن شوند .

حرف ما این است که میناب زیبا را با فرش سبز درختان انبه ،  خرما و پارسیان با دریای زیبایش و همه مناظر طبیعی ، منابع آن به امانت نزد ماست که باید به سلامت به نسلهای آینده بسپاریم و امروز به بهانه توسعه منابع و با دیوار کشی ها و توسعه های بی رویه و ناموزون فعلی آن را  مصرف نکنیم.

این انتزاع ها جز ازهم گسیختگی زیست محیطی ، فرهنگی ،  اجتماعی و تاریخی هیچ حاصلی برای مردم ساکن در این مناطق همراه ندارد.

از آنجا  که استانهای مرکزی و شمالی هرمزگان  که با توسعه شتابان و ناموزون از تمامی پتانسیل ها و منابع خود و نسلهای آینده  بهره برده و مصرف کرده اند و در بعضی مناطق به مرز بحران در آب و زمین رسیده اند .هم اکنون با کمال میل و دلسوزی آمادگی دارند با کمک به چند پاره گی هرمزگان و در صورت امکان الحاق به خود با استفاده از توانایی و نفوذ خود در جهت پیشرفت و توسعه سواحل و اراضی بکر منطقه از غرب آن گاوبندی تا شرق آن جاسک بکوشند .اگر برخی از  دوستان هوشمند فکر می کنند ازاین فعالیت ها وتوسعه صنایع بزرگ و ابر پروژه ها مانند نفت ، فولاد و پالایشگاه با توجه به تجارب قبلی به توسعه پایدار نائل و توده مردم بهره می برند. این گوی ومیدان.

  • نویسنده : دکتر عبدالکریم قائدی پژوهشگرمعماری شهرسازی وتوسعه ، استاد دانشگاه